روانپزشك ( Psychiatrist ) ، پزشكي است كه متخصص تشخيص و درمان بيماري هاي رواني يا روان درماني مي باشد. كار روانپزشك، تشخيص، ارزيابي، درمان و پيشگيري از اختلالات رفتاري، عاطفي و ذهني است.
همه روانپزشكان براي سنجش و درمان بيماري هاي رواني آموزش مي بينند. روانپزشكان و متخصصان بهداشت رواني تنها كساني هستند كه مرجعيت تجويز دارو براي درمان بيماري هاي رواني را دارند. برخي از روانپزشكان متخصص در كمك به گروه سني ويژه اي مي باشند، مانند روانپزشك كودكان، كه درمان گروه سني كودكان يا نوجوانان را بر عهده دارند.
تفاوت روانشناس ، مشاور و روانپزشك
برخي از مردم گاهى روانپزشك را با روانكاو و روان شناس و يا مشاور اشتباه مي گيرند. از نظر تحصيلي و فرايند آموزشي، روانپزشك پيش از روانپزشك شدن بايد از دانشكده پزشكى فارغالتحصيل شده و مدرك دكتري عمومي اخذ نموده و سپس آموزش بيماري هاي رواني را ديده و متخصص روانپزشك شود اما روانشناس و مشاور در رشته روانشناسي، ابتدا نسبت به دريافت مدرك كارشناسي و سپس در مراحل بعدي كارشناسي ارشد و يا دكتري اقدام مي كنند.
اما از نظر كار و وظيفه اي كه هر يك از اين متخصص ها انجام مي دهند نظر دكتر غلامرضا ميرسپاسي، نايبرئيس انجمن روانپزشكان ايران و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران را مرور مي كنيم :
” وقتي يك فرد با مشكلي برخورد ميكند (مثلا يك مشكل تربيتي با فرزندش) ابتدا از يك دوست يا بزرگتر نظرخواهي ميكند و آن دوست بر اساس تجربههاي محدودش نقطه نظراتي را مطرح ميكند كه ميتواند مفيد باشد يا نباشد. پس از آن، اگر فرد از آگاهي و بينش بهتري برخوردار باشد، به جاي رفتن سراغ اعمال مضحك (مثل كفبيني و طالعبيني) سراغ اهل فن ميرود و مثلا سعي ميكند با خواندن كتاب يا مقاله، مشكلاتش را حل كند. به طور مثال، در زمينه تربيت كودكان كتابي مطالعه ميكند؛ و البته معمولا آن كتاب، كامل نيست و به طور اختصاصي براي ما تدوين نشده. در گام بعدي، فرد با يك مشاور تماس ميگيرد؛ البته مشاوره تلفني ميتواند راهكار مفيدي باشد ولي چون تماس چهره به چهره وجود ندارد، احساس خوبي نيز تجربه نميشود و معمولا كليگوييهايي صورت ميگيرد. از اينرو فرد، قدم بعدي را براي رفتن نزد يك مشاور برخواهد داشت. مشاور هم سعي ميكند راهكارهايي ارايه دهد و در صورتي كه مشكل همچنان باقي بود فرد بايد از يك روانشناس بهره بگيريد تا با بررسي مسايل و مشكلات و تواناييهاي منحصر به فرد او كاري كند كه بتواند راه سادهاي را در زندگي انتخاب كند.
حال پس از بررسيهاي همه جانبه روانشناسي و ارايه راهكارهاي مناسب فرد متوجه شود كه جايي از مغزش دچار مشكل شده است. حالا بايد نزد روانپزشك رفته تا با دريافت داروهاي خاصي تنظيم هورموني وضعيت عادي خود را به دست آورد و يا از يك متخصص مغز و اعصاب بخواهد او را معاينه كرده و در صورت لزوم، عمل جراحي انجام دهد تا فرد بتواند دوباره به روانشناس خود مراجعه كند. “
آمار و ارقام و برخي مشكلات موجود
آمارها حاكي از آن است كه ۱۰ تا ۱۴ ميليون نفر از مردم ايران حداقل يك بار در عمر خود مسائل رواني را به نوعي تجربه كردهاند. علي معين، رئيس كرسي يونسكو ميگويد: براساس آمار سازمان WHO از هر ۴ نفر در خانواده حداقل يك نفر دچار اختلالات روانپزشكي هستند و اعضاي خانوادهها نيز معمولاً درگير مشكلات بيماران ميشوند.
اما علاوه بر مشكلات فرهنگي كه در اين زمينه در كشور وجود دارد و بيمار را از مراجعه به روانپزشك باز مي دارد يكي ديگر از مشكلاتي كه حوزه درمانهاي روانپزشكي با آن مواجه است، طولاني شدن مدت درمانهاست كه در خيلي موارد باعث ميشود بيماران درمان را رها كنند.
كارشناسان اذعان دارند اغلب داروهاي روانپزشكي تحت پوشش بيمه هستند ولي درمانهاي غيردارويي تحت پوشش بيمه نيستند و گاهي تصور ميشود كه جلسات غيردارويي كه درمان بيمارهاي رواني در آن اتفاق ميافتد تنها گفتوگوي بين پزشك و بيمار است. در حالي كه در اين جلسات درمان صورت ميگيرد.
متاسفانه اين جلسات غيردارويي كه براي درمان بيماران صورت ميگيرد هزينههاي بالايي دارد كه تحت پوشش بيمهها نيستند.
و بهترين روانپزشك در تهران ....